بطوري که حتي پدر مرحوم مرتضي پاشايي هم به سرعت به اين موضوع واکنش نشان داده و در مصاحبه اي با باشگاه خبرنگاران گفت: «پسرم عاشق نظام جمهوري اسلامي بود.من و خانواده ام همه تا پاي جان براي انقلاب جانمان را مي دهيم. از عده اي که در اين شرايط سعي دارند سوءاستفاده کرده و پسر من را بدنام کنند مي گويم؛نکنيد.خواهش مي کنم نکنيد اين کارها را و بگذاريد روح مرتضي در آرامش باشد.
مرتضي از کودکي عاشق اسلام بود و روزي که در بيمارستان بستري شد قرار بود به کربلا برود اما نشد.شمارا به نمازهاي شبي که مرتضي پسرم مي خواند؛قسم مي دهم که با سو استفاده نام پسرم را لکه دار نکنيد و روحش را عذاب ندهيد.»
با مصاحبه اين پدر دل سوخته اندک اميد افراد مغرض براي سياسي کردن فوت يک هنرمند (که البته يد طولايي در اين کار دارند) خنثي شد و در مراسم ها و تجمعاتي که براي يادبود اين هنرمند محبوب برگزار گرديد ، ذره اي شعار سياسي و اقدام ضد امنيتي در آن مشاهده نشد و دوستدارانش با زمزمه آهنگ « نگران مني» در ياد او را خاطرات خود زنده کردند.
اما در اين ميان يکي از سايتهاي خبري با انتشار يادداشتي تعجب برانگيز با عنوان "زير پوست جامعه اتفاقات مستقلي در جريان است" سعي در ايجاد تقابل بين آحاد مختلف جامعه کرد.
اين سايت به بهانه مجوز ندادن به برخي کنسرت ها در برخي از شهرها نوشت: «در کشوري که بعضيها به خود اجازه ميدهند شاديهاي متعارف مردم مانند کنسرتها را لغو کنند يا به هم بريزند تا مردم کمتر معطوف به موسيقي شوند يا چهرههاي هنري در وراي سياسيون قرار گيرند، اقبال گسترده مردم و مشخصاً نسل جوان به يک خواننده پاپ، بسيار معنيدار است و نشان ميدهد به رغم تمام هياهوهاي تبليغاتي و برنامههاي رسمي، زير پوست جامعه اتفاقات مستقلي در جريان است که در نگاه اول ديده نميشود ولي اين نديدن دليل بر نبودن نيست.»
در قسمت ديگري از اين يادداشت آمده است: «شبکههاي اجتماعي بار ديگر قدرت خود را به رخ کشيدند چه آن که تجمعاتي که در شهرهاي گوناگون برگزار شد، نه از سوي صدا و سيما با پخش سرودها و ويژهبرنامههاي مختلف تبليغ شده بود و نه نهادهاي رسمي با صدور بيانيههاي مختلف، مردم را بدان دعوت کرده بودند، بلکه خود مردم در شبکههاي اجتماعي با يکديگر قرار گذاشتند و براي پاشايي مراسم يادبود برگزار کردند.»
با بيان مطالب فوق، يادآوري دو نکته ضروري است:
۱. به تصريح مديرکل دفتر موسيقي وزارت ارشاد ، ۸۰ درصد لغو کنسرتها مربوط به خود برگزار کنندگان است. يعني فقط ۲۰ درصد کنسرت ها به دلايل هنجارشکني و ساير دليل اداري لغو مي شود. حال چگونه است که نويسنده مطلب فوق مدعي مخالفت بعضي ها - بخوانيد جريان ارزشي - با اجراي کنسرت هاست؟ و آيا لغو مجوز برخي از کنسرت ها به دليل عدم رعايت شئونات، ناشي از مخالفت عده اي با شادي هاي متعارف مردم است؟!
گواه بر غير واقعي بودن مساله، اظهارات مهدي کرد مدير برنامه هاي مرحوم مرتضي پاشايي است که اعلام کرد: «بعد از انتشار آلبوم مرتضي تاکنون ما تقريبا دويست و سي چهل کنسرت برگزار کرده ايم که نيمي از آنها مربوط به قبل از بيماري اوست.»
وي در بخش ديگري از صحبتهاي خود ميگويد: زماني که مريض شد مجبور شديم هر ماه دو هفته را براي شيمي درماني بگذاريم. شما اگر تاريخ کنسرتها را نگاه کنيد هميشه دو هفته بصورت فشرده کنسرت بوده و بعد دو هفته استراحت. ولي همه مي گويند مرتضي بعد از بيماري اش چقدر کنسرت رفته.»
پس براي خواننده اي که بيش از دويست و سي چهل کنسرت در سراسر کشور برگزار کرده و به علت بيماري سرطان محبوبيتش مضاعف شده است، برگزاري چنين بزرگداشت هايي طبيعي است و نمي توان آن را اتفاقاتي مستقل زير پوست جامعه نام نهاد! ضمن اين صدا و سيما بصورت در شبکه هاي مختلف به طور مفصل به موضوع فوت مرتضي پاشايي پرداخت.
۲. نويسنده يادداشت فوق با طعنه به نظام اينطور وانمود مي کند که حضور مردم در راهپيمايي ها و مراسم هاي ملي گوناگون حاصل پخش سرودها و ويژهبرنامههاي مختلف توسط صداو سيما و صدور بيانيهها توسط نهادهاي رسمي است و در نتيجه اين حضور حاصل يک تبليغات وسيع حکومتي است. در حالي که علاقمندان مرتضي پاشايي بدون تبليغات رسمي حکومتي و فقط از طريق شبکههاي اجتماعي به صحنه آمدهاند و خودجوش و مردمي هستند!
اولا: ايجاد تقابل بين مردم معنايي جز پاشيدن بذر تفرقه دارد؟ مگر مردمي که براي سوگواري اين هنرمند تجمع برگزار کردند غير از مردمي هستند که در همين راهپيمايي هاي ملي حضور پيدا مي کنند؟
ثانيا: نويسنده مدعي است حضور مردم در تجمعات يادبود مرتضي پاشايي حاصل قدرت شبکه هاي اجتماعي است؛پس قطعا مردمي که اخبار مرتضي پاشايي را در شبکه هاي اجتماعي دنبال مي کنند حتما مصاحبه پدر او را که گفته است «پسرم عاشق نظام جمهوري اسلامي بود» و علايق اين هنرمند به مکتب اهل بيت(ع) مخصوصا در ايام بيماري را به خوبي خوانده اند. و اگر اين مسائل مورد طبع آنها نبود قطعا اينقدر حضور چشمگير در تجمعات نمي داشتند. چون کساني که در کف جامعه در حال شکل دادن يک جريان مستقل اند ! هيچ وقت زير بار اين حرفها نميروند! پس لازم نيست با تحليل هاي بي سر و ته سعي در القاي وجود شکاف ارزشي در بين مردم و به خصوص نسل جوان کنيم.
نظرات شما عزیزان:

تا بوده همین بوده
موضوعات مرتبط: ایران ، اجتماعی ، ،
برچسبها: